۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

سینما رکس

سینما رکس در آتش می سوزد
سالهاست که از فاجعه تاریخی سینما رکس میگزرد ونظام سعی بر محو کردن آن از تاریخ این مرزو بوم را دارد. انها مضلومانه ونا خواسته سوختند تا آتش انقلاب بر افروخته تر شود. سانسور این حادثه , داغیست که بر بازمانده ها و اهالی فرهنگ و هنر این شهر گذاشته اند به طوریکه به صورت یک سنبل اعتراض درآمده است.
اهالی هنر و سیاست بر این باورند که مظلومیت شهر آبادان از همین حرکت سانسور آغاز شد بطوریکه با وقاحت تمام آن را از تقویم پاک کردند.انها از انقلاب و جنگ تعریف خود را دارند آبادان سنبل انقلاب ومقاومت ولی با نگاهی به شهر بی اعتنایی و خرابی وبیکاری تبعیض چیز دیگری نخواهی دید .
غم وغصه این شهر مانند یه زنجیر به هم وصل شده که حتی با یک فرهنگسرا هم درست نمیشه واین افراد اگر بتوانند نام آبادان را محو میکنند و جای آن اسم عربی انتخاب میکنند.
پالایشگاه آبادان با قدمت تاریخی به صورته خرابه ایست که نه درآمد آن بلکه کل درآمدهای نفتی به کشور های برادر (غزه لبنان ...)سرازیر میشود.
اخه تا کی تریبونشون واسه بیگانه اشک بریزه در صورتیکه آب خوردنی این شهر مثل اشک شوره.
اره هنوز دارن این بچه ها تو سینما میسوزند و دم در سینما نمی زارن کسی درو بشکونه تا اون راز عیان بشه. با یستی سنگین باشه که نتونستین تو یه تقویم فراموش شده تحملش کنید یا مجوز به کارگردان آبادانی بدید تا فیلمی ازش بسازه این را بیاد داشنه باشید که این پاک کردنها و خرابکردنها نمیتواند حافظه تاریخی را خدشه دار کند
آبادان که آبادانیش به آزادیشه
دل کوچه هاش تنگه واسه بچه های قدیمش
لینمون خاکیه ودلای سوخته شده
تاول از جفای رکس وغم های دوخته شده
نه کوکا ! آزادی تو بویلرا سو میزنه
دیگه هیچکه نیست تو قلبش تورو فریاد بزنه
کی دیگه میتونه حالا با یه چرخ داد بزنه
که تمامه آزادی شهر و با دو پاش پا بزنه
<< این شعر تقدیم به تمام داغداران سینما رکس و تمام روشنفکران

هیچ نظری موجود نیست: