۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

هدفمند کردن یارانه ها به نفع یا ضرر مردم؟؟؟

هدفمند کردن یارانه ها مدت ها است که از سوی دولتیان مطرح می شود. هدفمند کردن یارانه ها که در ابتدا با نام آزاد سازی قیمت ها نامیده می شد، با تغییر نام در ابتدا سعی به کاهش فشار و استرس ناشی از این طرح در جامعه شد و از سویی دیگر اهداف دیگری برای آن در نظر گرفته شد. هدفمند کردن یارانه ها به صورت ساده به سوق دادن و رساندن یارانه‌های عمده اختصاص یافته از دولت به برخی کالاها به دست مستحقان و اقشار کم‌درآمد جامعه گفته می شود.مستحق نیز به کسانی گفته می شود که از درآمد پایینی تری برخوردارند و در نتیجه استحقاق بیشتری نسبت به دریافت یارانه یا کمک مالی دولت برخوردارند. در این طرح جامعه از نظر درآمد به 10 بخش تقسیم شده و هر دهک نیز به میزانی که در شاخص ها تعیین می شود،‌ درآمد دارند. دهک پایین جامعه از کمترین میزان درآمد برخورداراست و هرچه از این پله بالاتر رویم به میزان درآمد افزوده می شود.در حالت کنونی که یارانه ها به کالاهای اساسی از جمله برق، بنزین،‌ آرد و... اختصاص می یابد،‌ برداشت کلی این است که دهک بالای جامعه به دلیل برخورداری از بیشترین میزان درآمد استفاده بیشتری نیز از این امکانات و یارانه ها می نماید.اما این که این طرح همانی است که در دولت های پیشین مطرح و تصمیم گیری شده است یا خیر؟ پرسشی است که مسئولان امر باید به آن پاسخ دهند. اما موضوع مهمی که در میان مطرح می شود و از همان ابتدا نیز موجب ترس و نگرانی در میان مسئولان بود،‌تورم ناشی از هدفمند کردن یارانه هاست.
آنچه که از صحبت های کارشناسان و مسئولان برمی آید این است که برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها در ابتدا باید ملزوماتی آماده شود که در هر بخش به طور جداگانه می توان به آن پرداخت.به طور مثال در مبحث بنزین ابتدا باید زمینه های حمل و نقل عمومی اعم از اتوبوس و مترو، برای استفاده حداکثری از این وسائل گسترش یابد سپس قیمت آن به سطح قیمت های پایه خلیج فارس برسد. اما در 2 سال گذشته این روند دقیقا برعکس شده است به طوری که نه تنها تعداد اتوبوس و مترو به تعداد لازم افزایش نیافته بلکه به ویژه اتوبوس به نظر کمتر نیز شده است زیرا هنوز هم مردم روی هم تلمبار می شوند و تمایل کمتری برای سوار شدن به آن دارند. در بخش مترو نیز هنوز نه تنها در تهران بلکه در چند شهر دیگر نیز این سیستم آنقدر گسترده نشده است که بتواند سرویس دهی خوبی به مردم داشته باشد.
در مقابل اما آنچه که با سرعت رشد یافته است عرضه بنزین آزاد است که با تصمیم اخیر دولت مبنی بر عرضه بنزین سوپر با قیمت 540 تومان که به نظر بسیاری مقدمه ای برای آزاد سازی قیمت بنزین معمولی و گازوئیل است.این موضوع در بخش برق نیز که زمزمه هایی برای آزاد سازی قیمت آن یا عبارتی دیگر رساندن آن به سطح قیمت واقعی یا تولید است، از سوی مسئولان در حال مطرح شدن است . این که مسئولان صنعت برق راهکار درست جراحی اقتصادی این بخش را نیز پیدا کرده و واقعی کردن قیمت را راهی برای پایان دادن به مشکلات مالی این صنعت یافته اند نشان از عقلگرایی و واقع بینی آنان دارد اما باید از آنها پرسید که آیا راهکاری نیز برای رساندن یارانه ها به دست مشترکان کم مصرف نیز دارند. آیا به صرف این که هرمشترکی که برقی بیش از میانگین در نظر گرفته شده مصرف می کند جریمه شود و قیمت را به میزان واقعی بپردازد آیا دردی از مشترکان کم مصرفی که در زیر بار این تورم استخوان خرد می کنند دوا می کند؟در بخش بنزین نیز این پرسش قابل طرح است. در بخش پودر لباسشویی نیز که یارانه آن قطع و به قند و شکر اختصاص یافت نیز این سئوال مطرح است که آیا با اختصاص این یارانه به قندو شکر مردم این کالاها را چقدر ارزانتر می خرند؟
این ها پرسش هایی است که هنوز پاسخ مناسبی از سوی مسئولان برای آن یافته نشده است؟؟؟

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

جایی برای زندگی

نرگس کلهر در جشنواره فیلم‌های حقوق بشری نورنبرگ حضور یافت و در آن بخش خاصی به فیلم‌هایی در رابطه با ایران و نقض حقوق بشر در این کشور اختصاص داشت، با فیلم دارخیش (Rake) با موضوع شکنجه شرکت کرد. در این فیلم که برداشت آزادی از یک رمان فرانتس کافکا است، دستگاه شکنجه‌ای به نام خیش دیده می‌شود که با آن گناه زندانیان بر روی بدن آنان حک می‌شود. این دستگاه،آن طور که منتقدان نوشته‌اند نماد یک بربریت تمامیت گراست که در دیگر آزاری و خودآزاری دیکتاتور ادامه پیدا می‌کند و بعد از اتمام این جشنواره خبر بازداشت وی قوت گرفت او که نمیخواست به سرنوشت امین روح الامینی ها و نداها و سهراب ها دچار شود با کمک پدرش از مهلکه گریخت.
بعد از این اتفاقات مهدی کلهر در اقدامی جالب این جریان را نشانه آزادی در جمهوری اسلامی دانست که افراد مختلف قادر به تعیین سرنوشت خویش هستند.
پناهنده شدن نرگس کلهر به آلمان سروصدای زیادی در محافل سیاسی جامعه به راه انداخته است و همه و همه در صدد آن بر امده اند که او را فریب خورده غرب و گمراه بنمامند اما با کمی تامل و تفکر میتوان این حرکت او را نشان از هوش و ذکاوت پدرش دانست.مهدی کلهر مشاور محمود احمدی نژاد است و دستی هم بر قلم دارد و چندی پیش کتابی از او به چاپ رسید به عنوان نامه ای به فرزندم درباره آزادی کتابی که در کمتر از یک ماه مجوز چاپ و فروش گرفت!!
مهدی کلهر که وضع مملکت را خیلی خوب و از نزدیک لمس میکند مقدمات پناهندگی دخترش را فراهم کرد و فیلمسازی هم بهانه خوبی برای خروج بود و پس گذشت تمام این اوضاع و سفت شدن جای فرزندش،خود را بی اطلاع و دخترش را فریب خورده بنامد(همچون محسن رضایی)
اما مادر نرگس که از مهدی کلهر به دلیل همکاری او با دولت احمدی نژاد ناخرسند بوده، در سالهای گذشته از وی جدا شده در مصاحبه ای از حرکت دخترش دفاع کرد و او را گمراه و فریب خورده نداست.
نمیدانم مزدوران رژیم دیکتاتوری اسلامی تا کی میخواهند مردم را احمق فرض کنند و همه اتفاقات بر خلاف میل خود را به غرب و بی بی سی و دشمنان خارجی ربط دهند؟در حالی که حنای آنان نزد مردم فهیم ایران خیلی وقت است که رنگی ندارد.
در این پاییز زرد همچنان سبز باشید

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه







ژنوسالن انتظار:مسیر ژنو ابتدای راه مذاکره هسته ای ایران. مذاکرهای پشت درهای بسته راهی که همه طرفین مذاکره راضی به نظر میرسیدند اما از همه مهمتر مذاکره مستقیم ایران وآمریکاست مذاکره ایی که بعد از سه دهه اختلاف به صورت مستقیم انجام شد ونتیجه آن برای تحلیل گران قابل تامل است با انتخاب اباما ونغییر سیاست امریکا در خاورمیانه وبه اعتقاد جمهوری خواهان در پیش گرفتن سیاست دوگانه آمریکا در قبال ایران ,آنها را به این واداشت که تخفیف های سیاسی به دولت ایران نقدیم کنند و در مقابل دولت دهم که با تمام اتفاقات و حوادث اخیر و کمرنگ شدن نقش مردم چاره ای جز مذاکره با خارج را نداشت.این مذاکره تا انجا پیش رفت که احمدی نژاد راضی به آن شد که اورانیوم را در اختیار انها بگذارد و با این عنوان که ما حاضر به خرید سوخت هسته ای از امریکا هستیم و همه اینها از نظر عوام همراه احمدی نژاد مثل همیشه کتمان شد وهنوز فریاد مرگ بر آمریکا خریدار دارد و این مذاکرات از شبکه ایران مخابره نشد و در خبرها اسم مذاکره مستقیم با آمریکا در میان نبود!!



اما از همه این سیاسی بازی ها بگذریم از واقعیت های سیاسی بین ایران وآمریکا نمیتوان گذشت. دلیل فشار آمریکا به ایران تمامآ مسئله هسته ای نیست بلکه مشکل بزرگ این دو کشور هم پیمان های آنهاست که هیچ کدام خواهان عقب نشینی و کتمان حمایت از این دولت ها نمیباشند.



جمهوری خواهان که منتقد سیاستهای اباما هستند به هیچ وجه راضی به این نیستند که ایران در سایه آمریکا به بمب اتم برسد در صورتی این معادله پایدار است که ایران دست از حمایتهای خود از گروههای حماس وحزب الله و شیعیان در عراق بر دارد که این روال غیر ممکن است ولی باید دید که این مذاکرات وکلاف در هم پیچیده راه به کجا میبرد ولی بیشتر به یک وقت تلف کنی وانتظار شبیه است.




چنگ در ریسمان پوسیده:هاشمی که این روزها نمیخواهد بیگدار به آب بزند وچنگ در ریسمانی انداخته که اعتبار آن از نظر مردم ساقط شده است برای اینکه در کورس رقابت از احمدی نژاد عقب نماند رایزنی هایی را با سفیرهای کشورهای اروپایی انجام داد که کسی سیاستمدار اول ایران را فراموش نکند.



او اظهار نظر خود را مبنی بر ارتباطات ایران و آمریکا با سفیر سوئیس مطرح کرد،او که در گرداب سیاسی غرق شده است که خود بنیانگذارش بوده وحال به این راه ادامه میدهد که شاید پدرخواندگی خود در ایران ادامه دهد او میداند که مقصر و باعث تمامی اغما حال مملکت است ومیکوشد که این چارچوب را به نفع خود بر پا کند.



همچنان سبز باشید

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

چشمان کاملا بسته دیکتاتور

با ز با چشمان کاملآ بسته در تریبون جهانی حاضر شد .امسال هم تریبون جهانی سازمان ملل شاهد مردی از دیار فراموش شده ای بنام ایران بود در مکانی که عدالت به دست او سرکوب است واو مدعی بهبود وضعیت جهانیست . او سران حکومت ها را به ستم و سرکوب و اشغال متهم میکند او از سرکوب فرهنگ و اندیشه سخن گفت از پایمال شدن حق غزه به دست اسرائیل ومشکلات اقتصادی آمریکا او حتی از مردمان آمریکا جنوبی هم سخن گفت و به جای پیامبران الهی تصمیم گیری کرد .
براستی او به نمایندگی از کدام کشور آمده است ؟ نماینده مردمان فلسطین است یا کشورهای آمریکا جنوبی و شاید پیامبری از نسل پیامبران الهی ؟!
صندلی ها حاضرین خالی بود بله او به جای کشورها مطبوع خود سخن میگفت .چشمانم رو به خوابی رفت ولی انتظار کشیدم پس کی نوبت کشور من است؟! به خواب فرو رفتم دیدم مردی از تبار ایران جملاتش را با شعر سعدی آغاز کرد. او از من میکفت از دیار من میگفت .راهبرد صلح جهانی را از منشور کوروش به گوش جهانیان رساند .سکوت سازمان را فرا گرفته بود صندلی ها مملو از جمعیت بود .اشک درچشمانم حلقه زده بود به خود آمدم از خواب بیدار شدم دیدم که کابوس وافعی جلوی چشمان من است و هر چه دیدم یک رویا بوده است . مردی را دیدم که با تمام رئیسان جمهور فرق داشت او از روی کاغذ متنی که به او داده بودند سخن میگفت و همه از نفرت از سالن خارج میشدند ودر آخر چندین کشور آفریقایی او را تشویق کردند و من سر فکنده بدنبال نام ایران به خواب رفتم.
دیدیم که در نیویورک معترضین خارج سبز پوش شدند وبه پاس خون شهدای سبز از کانادا تا نیویورک رکاب زدند دیکتاتور را قاتل نامیدند و پل بروکلین را با نمادهای سبز آذین کردند.اما باز دیکتاتور چشمانش را بست او در بازگشت به خبرنگاران داخلی گفت که با اینهمه سروصدا و تبلیغات در آنجا خبری نبود و ما این سفر را موفقیت آمیز میدانیم .ما مدیریت جهان را تلنگر زدیم و آنها را وادار به تغییر در سازمان ملل واداشتیم.
وامروز آغاز سال تحصیلی دانشجویان معترض در بدو ورود آقای کامران دانشجو با نمادها و بادکنکهای سبز ودادن شعارها اعتراض خود را اعلام کردند و نمیدانم باید در این مملکت گل وبلبل چه حادهثه ای رخ دهد تا چشمان به حقایق باز شود.
<< عشق یعنی نه گفتن در امتداد مرگ >>
تقدیم به تمامی دانشجویان سبز

۱۳۸۸ شهریور ۲۹, یکشنبه

ما اهل کوفه نیستیم پول بگیریم بایستیم

در این چند ماه خیلی مسایل روشن و قابل لمس بود که این جنبش کاملا سبز و خارج از هر دخالت اجنبی است با فرستادن سفیر جدید انگلیس ابراز ندامت و همکاری بیش از پیش و بسته پیشنهادی دولت کودتاهی به اروپا با آن همه فضاحت و قبول بی چون وچرا ان این جاده سبز را روشن تر کرد و شک ویقین ها را برطرف.

با قدری تامل در احوال حکومت های منطقه خواهید دریافت که دولتهای غربی با حکومت های دینی و دیکتاتوری راحتر از یک حکومت جمهوری وبرخاسته از مردم
کنار خواهند آمد.
.در طول تاریخ این حکام غیر از منافع خود به مسائله دیگری فکر نمیکردند و نمونه بارز آن حکومت دولت مردمی مصدق وکودتا 28مرداد و دخالت دموکراتها در سیاست محمدرضا پهلوی و انقلاب 57 را میتوان نام برد.

27 شهریور روز قدس میدان 7تیر و فلسطین ... مملو از جمعیت سبز <مرگ برروسیه اسراییل ممنوع > جانم فدای ایران .
آمدند که بگویند ایران خود غزه است!
.تبلیغات صدا وسیما وسانسور های خبری و تکنیکهای رایانه ای خبراز پیروزی دولت وولایت مطلقه میدهد اما اگر اینچنین است حمله به خاتمی و موسوی را توجیهی نیست حمله به روزه داران و حتی تاخیر بازی استقلال - استیل آذین و
شعارهای کوبنده معترضین آنها برای آزادی آمده اند نه پست و مقام و ترفیع.
روز قدس در آبادان با اندکی افراد که از روستاهای اطراف با انوبوس بسیج کرده بودند که حتی از شبکه سراسری قابل پخش نبود اینهم پاسخ به کسانی که میگویند آبادانی ها حامی دولت هستند
در اخر یک عکس که دوستان آبادانی خوب میدونند کجاست دوستانی هم که نمیدونند باید عرض کنم که این عکس از استیجی گرفته شده است که امام جماعت نماز عید فطر برای گفتن خطبه بر روی آن میرود(این عکس یکروز قبل از نماز عید گرفته شده)

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

27 شهریور روز قدس نیست روز ملیست





با توجه با اینکه در 27شهریور در روز حمایت از جنبش سبز(روزقدس) راهپیمایی هایی در سراسر ایران برگزار میشود و با رایزنی ها و مشورت جمعی از اپوزسیون فعال شهر مقاوم آبادان تصمیم گرفته شد در آبادان هم همچون سراسر ایران این راهپیمایی صورت گیرد تا به خیلی ها ثابت شود فقط تهران سبز نیست.لطفا اطلاع رسانی کنید.
از تمام دوستان همشهری برای شناخت بهتر تقاضا میشود ایمیل آدرس خود را در بخش نظرات ثبت کنند.
ای مشت برافتراخته
افراخته تر شو
ای حافظ جان وطن
ازخانه برون آی
ایران کهن در خطر افتاده خبر شو
به امید حضور سبزتان
دوستان عزیز اگر مطلب و یا عکسی در رابطه با موضوعات این وبلاگ دارند می توانند مطالب خود را به این آدرس MAILکنند:
Dadbaam@gmail.com
عکس فرستاده شده توسط:همیشه سبز

۱۳۸۸ شهریور ۱۲, پنجشنبه

بنابراین مجلس به کلیه جنایتکاران رای اعتماد داد !!

بنابراین با این همه بازی سیاسی که اصولگراها راه انداختند با اختلاف رای فاحشی قائله به نفع دولت پایان یافت .روز اول طوفانی آغاز شد ومخالفان و بزرگان مجلس به انتقاد های شدید از وزرا پرداختند اما این جریانات مثل تمامی جریانهای سیاسی با دخالت رهبری در این برهه کم کم به صورت مخالفت های عادی و پوچ برگشت و باز صفحه سیاسی تاریخ را به نفع خود و ضرر مردم ورق زدند.
همه وزرای پیشنهادی که دارای پروندههای سنگینی چون آدم کشی و فساد مالی و بی لیاقتی بودند رای اعتماد گرفتند .از وزیر راه و ترابری که با پرونده سقوط و سوانح هوایی تا آقای دانشجو با مدرک قلابی(کردان2) که توجیه کننده انتخابات دهم و وزیر دفاع آقای نجار و به خون کشیدن جوانان ایرانی در حوادث اخیر بود رای اعتماد دادند.
وباید از آقای رییس جمهور مردمی و ورزش دوست سوال شود که اگر یک مربی نتوانست نتیجه مطلوب را کسب کند چند بار میتواند تبرئه و به جای خود ابقا شود چه برسد به یک مدیر وزارتی که با بی لیاقتی خود دست به کشتار و جنایت و یا راند خواری میزند. دیگر اینکه فقط این دو وزیر زن گناه کرده بودند یا از طرف رهبری مشکل شرعی داشتند؟ البته وزارت رفاه که یک واحد فورمالیته و مردم فریب بود که سه ماه بعد منحل میشود و وزارت آموزش وپرورش به خاطر سنگینی وزارت با بیشترین بودجه مملکتی جایز نبود و کار در آخر به استیضاح کشیده میشد و اقای علی آبادی هم رای مردوده آقای لاریجانیست تا سر را کاملا فرو ننموده باشد.
پس نمیتوان مخالفان را در هیچ چارچوب سیاسی جا داد واز آنها انتظاری بیش از این داشت و این جریان تا کی ادامه پیدا خواهد کرد و کش خواهد آمد؟ شاید تا جایی که جامعه بین الملل برای ما تصمیم سیاسی اتخاذ کنند.